چهارشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۸
سه‌شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۸
اونوقتاس كه تو جمع كنار چار نفر ديگه نشستي و هي گريت مياد هي نمي خواي گريه كني
بعد كه ديگه اشكت مياد همينطوري جمع ميشه توي چشات . اونوقتا اولين كاري كه آدم ميكنه اينه كه چشاشو باز و گشاد ميكنه و اين ور و اون ورو نگاه ميكنه كه آره مثلن ديگه سطح تماس بره بالا و اشكه پخش تو اون جاهاي خشكه چشم آدم كه بلكم بيخيال شه و نريزه .
ولي بازم اثر نميكنه انگار يه سيل ديگه اشك مياد اينبار كه از روش اول نااميد شدي از نوگ انگشتات استفاده ميكني . همچين ظريف ميبريشون گوشه ي چشم همون جا كه اشكا ازش ميان اقدام ميكني به جلوگيري و خشك كردن اشكاي قبلي ...
شايد اثر كنه
ولي تو 90% مواقع نهايتا تابلو ميشي اونقت شروع ميكني هرهر درحالي كه ميخندي تموم اشكا رو ميريزوني
بعد كه ديگه اشكت مياد همينطوري جمع ميشه توي چشات . اونوقتا اولين كاري كه آدم ميكنه اينه كه چشاشو باز و گشاد ميكنه و اين ور و اون ورو نگاه ميكنه كه آره مثلن ديگه سطح تماس بره بالا و اشكه پخش تو اون جاهاي خشكه چشم آدم كه بلكم بيخيال شه و نريزه .
ولي بازم اثر نميكنه انگار يه سيل ديگه اشك مياد اينبار كه از روش اول نااميد شدي از نوگ انگشتات استفاده ميكني . همچين ظريف ميبريشون گوشه ي چشم همون جا كه اشكا ازش ميان اقدام ميكني به جلوگيري و خشك كردن اشكاي قبلي ...
شايد اثر كنه
ولي تو 90% مواقع نهايتا تابلو ميشي اونقت شروع ميكني هرهر درحالي كه ميخندي تموم اشكا رو ميريزوني
اشتراک در:
پست‌ها (Atom)
